دلبندم محمد حسيندلبندم محمد حسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

نوگل باغ زندگیم

خاطره ى زایمان

1391/9/12 8:04
726 بازدید
اشتراک گذاری

   روز تولد محمدحسین جان، به تاکید شب گذشته ی خانم دکتر، من و همسرم صبح زود بعد از نماز رفتیم مطب. دکتر بهم گفت برم خونه و یه صبحانه سبک بخورم و با وسایلم برم بیمارستان، برام خیلی غیر منتظره نبود، دلم زودتر از دکتر بهم خبر داده بود که همین امروز و فردا مسافرم از راه میرسه...

   خدا رو صد هزار مرتبه شکر، با آرامش کامل و به همراهی دو تا مامان جونا رفتیم که کوچولوی نازم رو بیاریمش خونه...

   ساعت ١٠ بیمارستان بودیم. من از همون اتاق لیبر به کلی از دوستان و نزدیکانم اس ام اس دادم که برای سلامتی پسرم دعا کنن... از لطف همه یک دنیا ممنونم. خودم هم یاد همگی بودم، من که قابل نیستم واسه دعا کردن ولی خدای خوبم خودش وعده داده که وقت زایمان وقت استجابت دعاست...

   الحمدلله ماما و پرستارهای اتاق زایمان بی نظیر بودن، از خوش اخلاقی و رسیدگیشون هر چی بگم کم گفتم، قسمتی از خاطره ی خوش زایمانم به خاطر بیمارستان خوب و پرسنل متعهد اونجا بود.

   اینکه اجازه دادن تا قبل از به دنیا اومدن پسر کوچولوم همسرم کنارم باشه لطف بزرگی بود. حضور، آرامش و همدردیش بهترین تسکین بود برام...

   ساعت های آخر زایمان هم به لطف خدا و یاری حضرت زهرا سلام الله علیها به خیر گذشت و تقریبا یک ربع به ٤ بعد از ظهر دوشنبه هشتم آبان، انتظار ٩ ماهه با شیرینی به پایان رسید و... چقدر دلنشین بود وقتی که صورت قشنگ محمدحسینم رو روی سینم گذاشتن، آب خنکی بود روی آتیش دردهای آخر...

...و آخرین دقیقه های درد زایمانم به خاطر قلب پاک و مهربون مامایی که بالا سرم بود به خاطره ای  وصف ناشدنی و حسی زیبا تبدیل شد..

دستم رو گرفته بود و از عمق وجودش چندین بار با صدای آروم گفت:

فرج حضرت یادت نره...

دعا کردی واسه امام زمان؟؟

تموم شدااا! دعای فرج رو بخون...

   پروردگارا! غبطه میخورم به این ارادت و معرفت، الحمدلله که هنوز هم گوشه و کنار این دنیای پر دغدغه، اگر چه انگشت شمار ولی هستن آدم های خوبی که خالصانه برای فرج مولای غریبمون دعا میکنن..

   از خدا ممنونم که این بنده ی با صفا رو کنار من گذاشت تا تو اون لحظات بالاترین و بزرگترین حاجت از یادم نره، که یقینا دعا برای فرج حضرت گشایش تمام حاجت هاست..

*یا رب فرج امام ما را برسان*

اللهم عجل لولیک الفرج مولانا المهدی صلوات الله علیه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نفیسه
11 آذر 91 21:52
انشاالله همه مسافرهای کوچولو سلامت از دل مامانشون بیرون بیان و زیر سایه حضرت همه عاقبت به خیر بشن
محمد حسینم انشاالله مهدیار باشی و مامان سارا رو به همه ارزوهاش برسونی
شدیدا مشتاق دیدار روی ماه خودت و مامان گلت هستم

زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
13 آذر 91 22:15
سلام ماشالله... خدا برات نگهداره.. خیلی ناز داره ... خدا برات نگهداره انشالله
ما (من و گاهی بابا)
9 دی 91 12:49
چه مختصر و مفید بود ! چه خوب که آدم خوبی کنارت بوده ، مامای منم خیلی با اعتقاد بود ، من خیلی ساکت و تو دار بودم ، مرتب میگفت بگو یا فاطمه بگو یا علی ...
مائده(ني ني بوس)
25 فروردین 92 12:37
خيلي قشنگ نوشتيقدمش مبارك


خیلی ممنون. خاطره زایمان شما که خیلی هیجان انگیز بود!!!