دلبندم محمد حسيندلبندم محمد حسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نوگل باغ زندگیم

یک جفت پدر و پسر

وقتی دو همکلاسی هم دانشگاهی میشن! شهد شیرین تاهل رو مینوشن! و هم زمان به خدمت سربازی مشرف شده... و اندکی پس از اخذ درجه سروانی نشان افتخار آقای پدری را کسب میکنن!   محمد مهدی جان سه ماه و یک روزه و محمد حسین جان دو ماهه  ٨دی٩١ ...
11 دی 1391

همسرم پدر شدنت مبارک

   پسرگلم موافقی من و شما اولین نفری باشیم که پدر شدن بابایی رو بهش تبریک میگیم؟   محمدامینم، همسرخوبم **نعمت زیبا و ارزشمند پدر شدن گوارای وجود نازنینت* *    عکس این نی نی رو بابایی از همون روزای اول جلو آینه اتاقمون گذاشته، چند روز پیش میگفت محمدحسین که بیاد باید عکسشو بدم  maxi-cosi جای این نی نی بزنه این روزا هر بار به بابایی زنگ میزنم فکر میکنه وقت اومدنت رسیده دلبندم! تازه خبر نداری که به افتخار شما لباس خوشگلاشم آماده گذاشته که میاد بیمارستان بپوشه همین روزاس که ببینیمت دردونه ی مامان و بابا، برای ما قشنگترینی تیکه ی وجودمون... ...
2 آبان 1391

کوله پشتی

  بابایی این کوله پشتی سنگین رو به خاطر شما آورد مشهد! بماند که چه چیزایی توش بود... مامان و بابا واسه داشتن یه پسر خوب خیلی خیلی تلاش کردن... محمدحسین جان تو دل مامانی ماه رجب قسمتش شد بره پا بوسه حضرت رضا علیه السلام . راستی قولت یادت نره پسرم! ویزای کربلامون دست خدا جا نمونه ها، با خودت بیارش فدات شم. ٢٢شهریور٩١ ...
27 مهر 1391

بابایی و کوچولوها

    بابا محمدامین خیلی کوچولوها رو دوست داره و همیشه باهاشون مهربونه. بچه ها هم بابایی رو خیلی دوست دارن، با عشق و با حوصله باهاشون حرف میزنه و بازی میکنه..        مطمئنم بابایی شما رو از همه کوچولوهای دنیا بیشتر دوست داره عزیزدلم... 17مرداد91 ...
22 مهر 1391
1