دلبندم محمد حسيندلبندم محمد حسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نوگل باغ زندگیم

باا باا نیسهش

 کودکانه هایت عاشقانه شده شیرین زبانم در بیست و دومین ماه زندگیت کولاک کردی با دل ما للام مامان... بابا نیسهش... این ها کلمات توست فدای حرف زدنت: دایی مانی باجی آنانا آآ نون بلال نینانگا لولو و....   ...
4 مهر 1393

دلم به تاب تاب افتاد

گل پسرم راه افتاد دلم به تاب تاب افتاد محمد حسین جان اولین قدم های محکمش را با صلابت برداشت. دقیقا در یکسال و یک روزگی. ده روزی میشه که بدون کمک روی پاهایت می ایستی و این اولین ایستادن ها چقدر هم برایت خوشایند و جذابه! خودت برای خودت دست میزنی... حالا دیگه کم کم به راه افتادی فدای اون قد و قامت ریزه ات... مصداق بارز نیم وجبی هستی پسرک زیبای من.. . ...
13 آبان 1392

حسین کجا بریم مامان؟ ...ددد

   عزیزدلم، نه مامان رو اول گفتی نه بابا!    شما هم مثل اکثر بچه ها قبل از هر چیز با اون زبون شیرینت د د رو یاد گرفتی    تا ازت میپرسیم محمدحسین کجا بریم؟ با دلبری میگی د د د .....    قلب و گوش و همه وجودم لحظه شماری میکنه واسه مامان گفتنت....       15شهریور92 ...
15 شهريور 1392

مروارید کوچولو خوش اومدی!

 سلام سلام صد تا سلام به پسر خوشگل طلام    روز جمعه 24خرداد مصادف با انتخابات ریاست جمهوری در حالیکه اکثر اطرافیان ما با رای دادن به آقای روحانی، امید به پیروزی ایشون و انشاالله بهبود وضعیت کشور رو داشتن، شما کوچولوی نازم بی خبر از همه هیاهوی دنیای ما آدم بزرگا، تو دنیای شاد و پاک خودت در 7 ماه و 16 روزگی اولین نشونه های دندون موشیت پدیدار شد! مبارکه مبارکه اینم عکس شما بغل دایی جون چند دقیقه قبل از کشف مرواریدت    مامان سارا به مناسبت دندون دار شدن پسر گلش بعد از مدت ها کیک درست کرد و مادربزرگ خوبم هم برامون یه آش خوشمزه پختن و عزیز دل از مامان شیلا هم یه کادوی خوشگل گرفت... و اولین م...
12 تير 1392

شروع غذای کمکی

وااااااااااااااااااای پسرمون غذا خور شده!!! قربونت بشم مامانی ٥ ماه و ١٩ روزه بودی که دکتر فرسار اجازه دادن در کنار شیر مادر که قراره همچنان غذای اصلی شما باشه، کم کم چیزای دیگه هم بخوری. با فرنی شروع کردیم. دفعه ی اول میخواستم مادربزرگم که سادات هستن به شما غذا بدن که خدا رو شکر دستشون مثله همیشه خوب بود و با میل خوردی. هوراااا.... ...ولی فقط همون یه بار بود، اصلا دیگه از دست من لب به فرنی نزدی!!! حریره بادام رو هم که خدای مهربون خیلی رحم کرد! خوردی ولی چند دقیقه بیشتر طول نکشید که صورت قشنکت کلی کهیر قرمز زد! آزمایشات نشون داده بود به شیرگاو و فندق آلرژی داری! بادام هم رفت جزو لیست حساسیت های جیگر ...
4 ارديبهشت 1392
1