عکس - هشت تا نه ماهگی
این ماه کلا متحول شدی پسر قشنگم!!! اتفاقهای خوبی داشتیم به لطف خدا.
چهار دست و پا راه افتادی، غذا خوردنت خیلی بهتر شده، برامون سخنرانی میکنی (اد دد نانا م م ب ب و ...) بازیگوش شدی حسااااااااااابی
عزیزدل مامان در کنار دو قدم نو رسیده، مریم خانم و آقا مصطفی دوقلوهای ناز خاله فاطمه
گوش شیطونه کر مقاومتت برای قطره آهن و آ-د کمتر شده، از هر پنج شش بار دو سه دفعه رو به زحمت و بازی میخوری!!!
مبارکه مبارکه
شب ششم ماه مبارک رمضان، در هشت ماه و شانزده روزگی با تلاش فراوان دو سه قدم چهار دست و پا اومدی، قبل از اون هم چند باری فقط به عشق برداشتن مهر از جانماز مامان، یک قدم اومده بودی عزیزدلم...
تازه همون روز دست دسی رو هم یاد گرفتی کوچولوی نازم...
....بعد از اون دیگه کم کم دستت رو گرفتی به کمد و کشو و مبل و... یه کوچولو بلند شدی، که البته اولش خطرناک بود! چون هنوز قدرت و تعادل نداشتی و سقوط میکردی و گرییییییییه...
از دو هفته بعد از چهار دست و پا تقریبا روزهای آخر ماه هشت اوضاع بهتر شد، دستت رو میگیری و با یاعلی قوی و محکم روی پاهای نازت وایمیستی
الهی فدات بشم که غذای خودت رو دوست نداری و مثله آدم بزرگا پلو جوجه میخوری!!!
وصف حلیم خوردنت هم نگفتنیه... ماشاالله. نوش جون نازنینت. شکر خدا یه چیز پیدا شد که شما نفس مامان دوست داشته باشی!
راستی این ماه یه مناسبت شیرین داشت، اگه گفتی؟ 5مرداد86 سالروز عقد مامان سارا و بابا امین.
شبش سه تایی رفتیم بیرون. اول دریاچه چیتگر که شما کلی آب بازی و کیف کردی و بعدش هم برای شام رفتیم عروس لبنان.
شما گل پسرمون در کمال ناباوری بهترین هدیه رو به ما تقدیم کردی...
یک ساعته کامل راحت و آسوده تو کالسکه خوابیدی تا مامان و بابا بعد از ماه ها یک شام عشقولانه بخورن. ممنونتیم عزیزم.
وااای از شبهای احیا، قشنگتر از هر فرشته ای کنار من میخوابیدی آرومه جونم...
....و در این روزهای سراسر خوشبختی من و تو، که هر لحظه اش هیجان انگیز ست و نو!
راه رفتنت سرعت گرفته و باید بیشتر و بیشتر مراقبت بود،
چیزی بر خلاف میلت باشد گاه با اعتراض معصومانه و گاه با صدای بلند دل از ما میبری،
چه بگویم از بودنت سر جانماز، که بازی با مهر و تسبیح را به همه چیز ترجیح میدهی، وقتی میگویم محمدحسین الله اکبر، مهر را به نشانه ی بوسیدن روی لب های کوچکت میگذاری.. ای خداااااااااا
وقتی شیر میخواهی خودت به سراغم می آیی که حسش از پرواز زیباتر است..
...خلاصه جناب پادشاه خوب فرمانروایی میکنید... و کم کم قلمروی شما در حال گسترش است.
برخی از برنامه های روزانه ی آقازاده!!!
سرکشی به کشوی روسری های مامان، آیینه ی کمد، در کمد، لولای در حمام، زیر فرش ها، سبد سیب زمینی و پیاز، کابینت های آشپزخانه، ماشین ظرفشویی و... کلا هر چیزی که بی ارتباط به شما و اتاقت و اسباب بازی هات باشه.