دلبندم محمد حسيندلبندم محمد حسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

نوگل باغ زندگیم

السلام علیک ایتها المظلومه

1392/2/15 0:22
610 بازدید
اشتراک گذاری

شهر آبستن غمهاست، خدا رحم کند!

شهر این بار چه غوغاست، خدا رحم کند!

بوی دود است که پیچیده، کجا میسوزد؟

نکند خانه ی مولاست؟ خدا رحم کند!

هیزم آورده که آتش بزنند این در را...

   پشت در حضرت زهرا سلام الله علیها ست، خدا رحم کند!

همه جمعند و موافق که علی علیه السلام را ببرند...

...و علی علیه السلام یکه و تنهاست، خدا رحم کند!

   غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت...

روضه ی ام ابیهاست خدا رحم کند!

آجرک الله یا صاحب الزمان صلوات الله علیه

    محمدحسینم پسرم امروز شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها بود و شما هم مثل همه بچه شیعه ها در مراسم روضه و دسته ی عزاداری شرکت کردی. مثل سالهای قبل رفتیم خیابان یخچال-کی نژاد، سخنران هم دکتر خویی بودن که انشالله خدا عمر با عزت بهشون بده، مثل همیشه پر بار و عالی.

   شکر خدا آروم بودی و یکمی هم تو دل مامان خوابیدی، تو دسته عزاداری هم که فعلا جای شما بغل و رو شونه ی باباس... تا انشاالله پسرمون بشه مثل نوجوونایی که امروز خاک به سر و صورت مالیده، پای برهنه، با جون و دل خدمته عزادارای اهل بیت علیهم السلام رو میکردن...

   امروز تو دسته میخوندن:

از پیش چشمان ما          نمیرود یا زهرا

آن ناله های بی امان       آن شعله ها و تازیان

ای پاره ی قلب نبی         بشنو تو این بانگ جلی

حیدر امیر المومنین علیه السلام ، حیدر مولا

تا کی بگو ای سرور           دیده به راهت مادر

از پشت در، ای نور عین      خوانده تو را ام الحسین علیه السلام

یا صاحب الزمان مدد           الغوث و الامان مدد

مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا

      بابایی امروز یه کتاب برای شما خرید تا وقتی بزرگ شدی مامان قصه ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو از روش برات بخونه...

م ح

م ح

   این عکس رو امروز جلوی در خونه ی روبه رومون از شما وبابایی انداختم. راستی روضه های مامان جون زهره هم از آخر این هفته شروع میشه، پارسال روز اول مجلسشون بود که بهشون گفتم دومین نوه ی گلتون تو راهه... امسال هم که خود شما تو روضه ها هستی... الحمدلله

25فروردین92

م ح

م ح

ریحانه خانوم خانوما هم اومده بود خونه مامان جون شما روضه

م ح

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ريحانه
27 فروردین 92 0:01
عزيز دل خاله عزاداريهات قبول باشه مهربونم ايشالله بشه زودتر ببينمت كه دلم يك زره شده راستي مامان سارا به روز شديم